پنجشنبه
در صحن سازمان ملل نخست وزیر اسرائیل یک برگ بزرگ با یک نقاشی از یک بمب کودکانه
را به جهانیان نشان داد و با یک ماژیک بزرگ یک خط قرمز روی آن کشید. (نقش مار بجای
نوشتهء مار)
من
خیلی سعی می کنم تصویر ذهنی که برای من ایجاد می شود را عوض کنم. ولی نمی توانم.
یعنی اصلاً نمی شود.
تصویر
ذهنی که در من ایجاد شده به جلسه ای در یک روز سه شنبه بر می گردد.
روزی
که آقای مظاهری قبل از اینکه رئیس کل بانک مرکزی در دولت احمدی نژاد بشود، به آن
جلسه دعوت شده بود و می گوید :
برای نمایش این پدیده، يك کروکی به شکل رودخانه كشيدم، گفتم اين رودخانه 140
هزارميليارد تومان. يك انشعاب از آن خارج میشود به عنوان اعتبارات معوقه كه در
طول سال گردش ندارد. این رقم حداقل 13هزارميليارد تومان بود. یک مقدارش سود سالهاي
آتي است، یک مقدارش طلب بانکها از دولت است، یک مقدارش سرمايه در گردش واحدهای
تولیدی است و... همين طور كه انشعابها را ادامه ميداديم، اين رودخانه در هر
مرحله مقداري باريكتر میشد و البته رقم افزایش سپردههای بانکی در سال 86 به این
رودخانه اضافه میشد، و در انتها 18500 ميليارد تومان به عنوان اعتبار قابل پرداخت
جدید باقي ماند. يعني روي 18500 ميليارد تومان توان وام جديد و اعتبار جديد كه
سيستم بانكي ميتوانست در سال 1386 بدهد، (البته در سال 86، چون در سال 87 كمي
بيشتر شد و به 22 هزار ميليارد تومان رسيد)، 60 هزار ميليارد تومان به بانکها بار
شد. روشن بود که آن بار جدید قابل تأمین نبود. بانکها هم مجبور شدند بخشی از
اعتبار مشتریان و سرمایه در گردش را ازمشتریان خود پس بگیرند. واحدهای موجود در
حال تولید را فدای اعتبارات ابلاغی کنند. به علاوه، برای تأمین اعتبار مورد نیاز،
اضافه برداشت از بانک مرکزی تقاضا کنند و موجب افزایش پایه پولی شود. سایر اقدامات
از قبیل انتشار چک پول و استفاده از وجوه دولتی و جابجایی منابع ارزی نیز مورد
استفاده قرار گرفت. هر یک از این روش ها که در جای خود موضوعیت دارد و راهگشاست،
وقتی برای مقصود و مقصدی غیر از هدف ذاتی خود به کار رود، موجب بروز نارسایی های
جدی میشود. يك اشتباه كوچك در تشخیص و تصمیم بر اساس آن، چنين نابسامانی را در
كشور ايجاد كرد.(مصاحبهء خلاصه شده را از این لینک دریافت نمایید)
(مصاحبه کامل را از این لینک دریافت نمایید)
(مصاحبه کامل را از این لینک دریافت نمایید)
اینکه
در هزارهء سوم میلادی و در سال 1391 آقای نتانیاهو هم متوجه شده برای توضیح دادن
برخی موضوعات برای برخی انسان های "عقب نگهداشته" شده در میهن ما، لازم است بجای نوشتن مار، نقش مار کشید.
شاید نشان از هوشمندی ایشان داشته باشد ولی هیج افتخاری برای ما ایرانیان ندارد!
آقایانی
که مسئول اوضاع فعلی هستند. می توانند خیلی با احترام، از وظایفی که پذیرفته اند و
نتوانسته اند آنرا درست انجام بدهند استعفاء دهند. دیر تخواهد کشید که نقش مارِ "استعفاء" بر سرکوی و برزن برایشان کشیده شود!
جمعه
7 مهر ماه 1391
No comments:
Post a Comment