(اصلاح طلبان سبز که به هر علت و یا دلیل از جمله محرومیت از فعالیت سیاسی و زندان ، امکان حضور در عرصه فعالیت رسمی سیاسی راندارند و یا چنین فعالیتهایی را مؤثر نمیدانند، میتوانند در چارچوب منشور سبز روشهای مقاومت مدنی را دنبال کنند. آقایان موسوی و کروبی میتوانند نماد و محور این بخش ازنیروها باشند. این بخش در صورت اتخاذ مواضع حساب شده و سنجیده میتواند به تقویت موضع اصلاح طلبان معتدل و موفقیت آنها کمک کند. این راهبرد دوگانه در صورت مدیریت و تدبیردوطرف و التزام به لوازم آن میتواند دستاوردهای ارزشمندی به همراه داشته باشد که اجماع صوری شکننده به هیچوجه قادر به تأمین آن نخواهد بود .) _ نقل از تحلیل اصلاح طلبانه -سایت کلمه
بنظر این قلم جوهر نوشته ارائه
شده، طرح همین چهار خط نقل شدهء فوق است! جریان اصلاح طلبی "شرمسار" با "صغری و کبری" یی که چیده شده، دارد از مبارزان "عملگرا" که به
مقتضی طبیعت وجود "عملگرایانه" یا در زندان و حصر هستند و یا امکان کوچکترین
حرکتی از آن ها سلب شده است . می خواهد رفتارهای "کم عمق" آنها را مورد "سرزنش" قرار ندهند!
آنچه در کل تحلیل، اما، مغفول
است:
شرایط عملاً موجود اجتماعی است
و اینکه نزدیک به 80 میلیون انسان در این جامعه در حال زندگی کردن هستند که به قرس
قاطع با "استادانی" که این تحلیل را ارائه داده اند در موارد ذیل تفاوت جایگاهی - زیستی - دارند.
1- درصد "زن کشی" و اختلافات
منجر به جرح و قتل های خانوادگی و "خیابانی"،
2- درصد شیوع اعتیاد و ابتلاع اعضا خانواده
به اعتیاد،
3- امنیت شغلی و داشتن حداقل در آمد برای
ادامه حیات،
و...
وغریب
نیست اگر "تحلیل ارائه شده" اصلاً قادر به دیدن این بخش از "واقعیت
های اجتماعی" نیست.
در یک سوی این تحلیل حاکمیتی
است که بعد از انتخابات 88 "متمرکز تر" و "مدیر تر و قادر تر"
شده(نقل از تحلیل اضلاح طلبانه) و امکانات بیشتری برای اعمال قدرت دارد و در سوی دیگر "اصلاح طلبانی"
که احتمالاً تفاوت آنها با جناح حاکم - نه در رابطه آنها با بدنه اقشار اجتماعی - بلکه
در "ادم خوب" بودن است.
از منظر یک "عملگرای سبز"
اما نگرانی دوستان اصلاً موضوعیتی برای نگرانی ندارد و البته در آینده هم نخواهد داشت.
شاید تنها چیزی که "یک عملگرای سبز"
از این دوستان انتظار داشته باشد این خواهد بود که "لابی گری پنهانی" نداشته
باشند و حداقل به شعور 80 میلیون ایرانی به اندازه ای که نیاز نباشد در "خفا"
توافقاتی انجام و در عمل امیدواری های وارونه "ایجاد"شود، احترام بگذارند.همین!
صاحب این قلم بر این باور است
که میر حسین، بانو رهنورد، شیخ کروبی و تاج زاده، علیرضا رجائی و... در یک کلام
"عملگرایان سبز" از هیچ گرایش اصلاح طلبانه ای (که در تحلیل فوق هم به آنها
اشاره شده) انتظار نداشته و ندارند که در نقش غیر واقعی و کاذب "واقع" شوند.
شفافیت و صداقت اولین محور "اتحاد های موضعی" در فرآیند های پیش رو است.
مومن بودن به "حداقل" صداقت در این امور مهمترین خواسته آنان است!
تذکار: پس از انتخابات سال
88 تمرکز قدرت در راس حکومت "ترک" برداشته اساساً قوی تر نیز نشده. با استقرار
دولت نادانی و خطا های آشکاری که دوست و دشمن "حاکمان" نیز به آنها اشراف دارند، چرخ روزگار
بر مدار "اراده" حاکمان نیست. تا انتخابات سال 92 هزاران افت و خیز از آشوب
تا جنگ خانمان سوز در موقعیت "احتمال" محتمل واقع است.
دوستانی
که نمی خواهند با این واقعیت های اجتماعی روبرو شوند، مختار هستند! ولی حق آن است که
با نادیده انگاشتن "واقعیت" چالش های "کار و بیکاری"، "اعتیاد،
فحشا و فلاکت"، "فقر و گرفتاری" ، "ورشکستگی سرمایه داران و تولید
کنندگان" و... آب در آسیاب "ویرانگری" نریزند!
No comments:
Post a Comment