Monday, March 2, 2015

روزهای "سرشار" برای اکبر هاشمی رفسنجانی



اسفند 93 و سررسید 19 اسفند 93 برای آقای هاشمی رفسنجانی روزهای مهم و تاریخ سازی است.

هیچ کسی بهتر از ارکان قدرت در ایران امروز به این موضوع واقف نیست که "چرا در آذرماه سال 92 ، از مذاکراتی که از سال 91 ادامه داشت - و بارها توسط مسئولین مستقیم این مذاکرات تکذیب شده بود - پرده برداری شد"؟!
 تنوع موضوعاتی که در اجلاس های مخفی در مسقط، مطرح شده و قرار شده است که رسانه ای نشوند، کدام ها بود؟! و اینکه کدام ضرورت ها، توافق اولیه در ژنو را لازم می کرد!؟
در ضمن به نظر هم نمی رسد، درک درستی از وضعیتی که منجر به پیش توافق در مسقط شده است، در میان این دسته بندی های حاضر در این ارکان، وجود داشته باشد.

ممکن است سئوال بشود، چرا؟!
برای اینکه مقدمات لازم برای حصول توافق هسته ای چیده نمی شود، از ساده ترین آنها که شفافیت در اقتصاد و دادنِ فضای نقد و بررسی به مطبوعات است تا محدود کردنِ رجز خوانی هایِ مطلوب جنگ افروزان و کسانی چون نتانیاهو، نمونۀ آشکاری از اقدامات بایسته دیده نمی شود.

از سوی دیگر و از منظر نظر ناظر سوم - بخوان اپوزیسیون مسالمت جو و مسئول - در یکسال و اندی که گذشت؛ نمی توان طنابکشی بین دولت مردان و رقبای آنها را در این میانه تائید کرد. نه دولت مردان راه درستی را در جمع کردنِ تمامی تخم مرغ های اقدام ملی در سبد رفع تحریم ها در پیش گرفته اند و نه دلواپسان اختلاسچی در بزرگنمایی قدرتِ مقابلۀ ملی و کوبیدن بر طبل آشوب در منطقه محق به حقی هستند.

در چنین شرایطی که تصویر شد و با تاکید بر این واقعیت که هیچ کسی به غیر از مسئولینِ در ارکان قدرت، از واقعیت های "پشت سر" و "پیش رو" اطلاعات دقیقی ندارند! عقل سلیم حکم می کند که سکانداری عبور از شرایط بحرانی امروز را از همان ها مطالبه کرد! لذا راه دوری نرفته ایم اگر اعلام بشود که "این عقلای جمهوری اسلامی هستند که در مقابل روزهای دشوار در 30 روز آینده مسئول هستند و باید جوابگو باشند". 

عقلایی که بدون تردید مسئول ترین و هوشمندترینِ آنها، آقای هاشمی رفسنجانی است و به نظر دور از انصاف هم نخواهد بود که مسئولیتِ تعیین هئیتی از مشاورانِ داخل حکومت برای روبرو شدن با وضعیت موجود را از ایشان خواست.

صورت مسئله اما:
1- تا 11 فروردین سررسید فرصتی است که مجلسین آمریکا برای تعیین تکلیف با مذاکرات هسته ای برای تیم مذاکره کنندۀ آمریکایی تعیین کرده اند.
2- رکود-تورمی و نقدینگی دست ساز در داخل و با فرماندهی تیم دلواپسان و دولت دهم به مثابۀ چماقی بر بالای سر مذاکره کنندگان قرار دارد و قصدِ همراهی ملی با وضعیت عملاً موجود از سوی آنها مشاهده نمی شود.

اکبر هاشمی رفسنجانی چه می تواند بکند؟
 نشست خبرگان در اسفند ماه - اگر نه برای مردم - برای ارکان قدرت در جمهوری اسلامی فرصت مغتنمی است، که می توان از آن با تعیین هئیت رئیسه ای نسبتاً مسئول و جوابگو، در این روزهای حیاتی، استفاده کرد. این موضوع مهم است. این تصور که با انداختن توپ مسئولیت در زمینِ مقابل، می توان از این مخمصه به سلامت عبور کرد، ساده لوحانه  و امری مغایر با هوشمندی سیاسی است.
"هاشمی رفسنجانی می تواند با نشستن بر کرسی ریاست مجلس خبرگان، تمهیدات لازم را برای تصمیم سازی عقلای جمهوری اسلامی ایجاد بکند و بدون انجام این مهم، واقعاً فردا می تواند برای آقایان خیلی دیر باشد"!

11 اسفند 93
(نقل از صفحه فیس بوک احمد سخایی)