یادش گرامی است |
امروز 12 تیر ماه 1391 است
.صبح را با دریافت کامنتی ذیل یادداشت: بانو "عفت ماهباز" شروع میکنم.(در ذیل یادداشت موجود است.)
دلم می خواهد در رقابت با
هزاران خبر روزانه از اوضاع و شرایط موجود که "بی دریغ" توسط بالایاران
در بالاترین برای مشاهده و داغ شدن ارائه می شود (وتکراری بودن آن به دلیل لینک
های متنوع بر روی خبر – رادیو زمانه،فردا، صدای آمریکا، بی بی سی، کلمه ، جرس، ...اساساً
مورد هیچ اعتراضی هم نیست!) یادداشت مذکور را با کامنت گذاشته شده باز نشر بدهم.
ولی مشکلی اینجا وجود دارد
وآن این است که آیا مطلب تکراری "ارزیابی" نخواهد شد؟
آن روی سکه این مشکل اما از
این هم مهمتر است. اینکه سایت های سیاسی، تحلیلی، اقتصادی و... از درج مقالات با
امضاء مستعار خود داری می کنند. این موضوع را نوعی "خودسانسوری" اجباری
می یابم و حیرانم که جنبش مردم ایران چه مشکلات "حقیری" را باید با خود"حمل" کند.
دوستانی که مطالعات تاریخی
دارند از نقشی که "خرمگس" در انقلابات اروپا داشته و یا نوشتن با امضاء
محفوظ در دوره های مختلف انقلاب فرانسه ،
مبارزه با دیکتاتوری "فرانکو" در اسپانیا و مبارزه با فاشیسم در آلمان و
ایتالیا بازی کرده اند، البته اطلاع کافی دارند.
هنوز که هنوز است، کتاب "اندیشه
های متی" برتولت برشت در جامعه مبارزاتی ایران به صورت مستعار ترجمه و باز
نشر می شودو... و ما با ایجاد محدودیت در این خصوص ، عملاً به سانسور اندیشمندان
خودمان مشغولیم. به نظر من به این روال "خود سانسوری" که با تشدید سرکوب
روزنامه نگاران در جامعه تشدید شده است باید خاتمه داده شود.
شدت ضرب عدم وجود تریبون
برای "اندیشه ورزانی" که به هر دلیل نباید با امضاء خودشان به انتشار
دیدگاه های خود بپردازند از "شدید ترین شکنجه های رایج" شدید تر است. و
ادامه این شرایط می تواند جامعه را از شکل گیری با ارزش ترین "ثروت" در
روند رشد لاجرم یعنی "خرد اجتماعی" محروم سازد!
راه کار مناسب برای حل این
مشکل را از بالایاران سئوال می کنم. برآنم که برای این مشکل باید راهکاری وجود
داشته باشد. به این دلیل حداقل دقیقاً موجود که "نوشته های تاریخی خود باعث و
بانی جاودانگی نویسندگان آنها بوده و هست" در حالی که "عکس آن"
اساساً نه ممکن بوده و نه عملی.
"پرواز را باید به
خاطر سپرد"
" که ... پرنده مردنی
است"
No comments:
Post a Comment