اول اینکه: گروگان گیری "فعلی" ناپسندیده است. جامعه ما
سالهاست که به در گرو بودن آرزوها و خواسته های بحق خود – حتی آرزوی داشتن حداقل
"شادی" – عادت داده شده است. این چه رسم و رسومی است که خطی به دور
آرزوهای ما می کشند و ما با نقض آرزوهایمان در داخل آن خطوط و در
خلوت خانهء خود "مشغول" می شویم؟
دوم اینکه: با همان راه
ها و روشی که در 30 سال گذشته، نشده است که مردم به آنچه از جامعهء خود می
خواستند، برسند. در 30 سال آینده چگونه می توان به آن آرزوها و نیاز ها دست یافت؟
سوم اینکه: ما با
حکایت : « دیگی که برای من نمی جوشد، بگذار سر سگ در آن بجوشد»، چه کار خواهیم کرد؟
این سئوالات با انتشار
یادداشت :
«بازگشت به "جمهورِ مردم"! برای جلوگیری
از توطئهء تحریم و جنگ! موسوی را برای تشکیل کابینهء نجات ملی وصدور فرمان
عفوعمومی فرآبخوانیم.» (ایران آباد – اینجا بخوانید ) – (بالاترین – اینجا بخوانید)
مطرح شده و جمع آوری نظریات و سئوالات بیشتری برای
نگارش نقدی بر آن یادداشت، لازم و ضروری دیده می شود. در این مهم پیش قدم باشیم!
20 مهر ماه 1391
No comments:
Post a Comment