«حدود
چهارصد و پنجاه روز از شروع حصر میرحسین موسوی، خانم رهنورد و آقای کروبی گذشته
است و در مصاحبه ای که در تاریخ سه شنبه16 خرداد در سایت "کلمه" انتشار یافته آقای امیر ارجمند به چند سوال
جواب داده اند. محور اصلی جوابی که قرار بوده ایشان به افکار عمومی "تشنه
آگاهی" ارائه دهند. اشاره به بیانیه 17 آقای مهندس موسوی است. این همان جوک
شماره 450 و خرده ای است، که اصلاً هم خنده دار نبود.»
و اما مصاحبه:
گزاره اول: اردشیر امیر ارجمند، مشاور میرحسین موسوی و سخنگوی شورای
هماهنگی راه سبز امید در گفت و گویی با وبسایت "کلمه" با اشاره به
مذاکرات ایران و گروه پنج بعلاوه یک از جمهوری اسلامی خواست، در عرصه بین المللی
با شجاعت پرونده هسته ای را که موجب تحریم های فلج کننده بر کشور شده است، به صورت
عزت مندانه و با حفظ منافع مهم و اصلی کشور حل و فصل کنند.
گزاره دوم: مکررا اعلام
کردیم که عدم مشارکت در انتخابات مجلس نهم به معنای قهر کردن با صندوق های رای
نیست. اما انتخابات معنا و مفهومی دارد، شرایط حداقلی دارد. تا این شرایط مهیا
نشود، انتخابات و شرکت در آن معنا ندارد. اقتدارگرایان حاضر نشدند قدم مثبتی را
بردارند تا شرایط برای مشارکت فراهم شود. کدامین اصل دموکراتیک یا قاعده عقلی
تجویز می کند که ضرورتا و باید در هر انتخاباتی با هر شرایطی شرکت کرد؟
گزاره سوم: سخنگوی شورای راه
سبز امید با بیان اینکه این شورا هرگز از واژه تحریم استفاده نکرده و خواستار عدم
مشارکت شده است و از عدم مشارکت یا حتی تحریم انتخابات، نمیتوان ضدیت با نظام را
نتیجه گرفت، گفت: تصمیم بر عدم مشارکت در انتخابات حاصل چند ماه بحث و گفت و گو و
تبادل نظر بین نیروهای داخل کشور بوده است. نتیجه عقل جمعی فعالان جنبش سبز بوده
است. تصمیم بر عدم مشارکت توسط اصلاح طلبان و فعالان جنبش سبز چه ربطی به تحریم
انتخابات توسط اپوزیسیون برانداز در خارج از کشور دارد؟ آنها که همیشه این کار را
می کردند.
گزاره چهارم: من معتقد بودم و هستم که عدم مشارکت در انتخابات
دوره اول صحیح بود و چون هیچ چیز بین دو دور اول و دوم تغییر نکرده بود، شرکت در
دور دوم نادرست و بی فایده بود. به علاوه معتقدم که علی رغم نظرات متنوع همگی باید
بر اساس عقل جمعی حرکت کنیم و گرنه شکست خواهیم خورد.
دوست محترم در عالم سیاست
مواضع بیش از 450 روز قبل میر حسین برای همان روز نیوشیدنی بوده و قهراً ، تکرار
همان جملات از طرف میر حسین آقای "سید ابراهیم نبوی" را بر آن میداشت که
بگویند، مثل اینکه بیماری "رهبران تکراری گوی" در این مملکت بیماری
فراگیر است و مختص آقا نبوده است. حال بعد از 32 روز موضع گیری در خصوص انتخابات
دور دوم و استدلال ارائه شده که در گزاره های بالا آورده شد، هیچ آثاری از هوشمندی
"میر حسینی" ندارد.
میفرمائید تصمیم برای عدم
مشارکت در انتخابات حاصل چندماه بحث وگفتگو و تبادل نظر بوده. میفرمائید شرایط در
مرحله دوم با دور اول تفاوت نکرده بود و میفرمائید معتقد بودید و هستید که عدم
شرکت در انتخابات صحیح بود.
مگر در تصمیم عدم مشارکت نظر
آقای خاتمی هم وجود نداشت؟ مگر آقای خاتمی
هزینه اعلام این نظز به نخبگان کشور را از آبروی خود نپرداخته بودند؟ چگونه است و
چرا در عمل و حسب آخرین تحلیل "ایشان از این تصمیم جمعی عدول می کنند"؟ و مگر نه این است که تفاوت دور اول و دوم این
بود که در این میان آقای خاتمی در انتخابات شرکت کرده بودند و این تمامی شرایط را
عوض کرده بود؟ اینکه هنوز هم بر این عقیده اید که تصمیم عدم مشارکت در انتخابات
نتیجه چند ماه مذاکره بوده ، پس درست هست همان حکایت "حرف مرد یکی است "
ملا نصرالدینی نیست؟ بخصوص اینکه آقای خاتمی در انتخابات شرکت کرده اند و هنوز هم
از اصل این شرکت دفاع می نمایند!(آیا این همان ،"همگی باید بر اساس عقل جمعی
حرکت کنیم و گرنه شکست خواهیم خورد" - در گزاره چهارم فوق- اعلام این نکته
نیست که اعتقاد دارید آقای خاتمی اشتباه کرده اند که در انتخابات شرکت کرده اند؟)
در گزاره اول خواهان
"شجاعت" مذاکره کنندگان جمهوری اسلامی شده اید. برادر! اگر این جماعت
شجاعت لازم را داشتند، اصلاً حال روز تحریم و حصر و اقتصاد و فلاکت مان این بود؟
که هست. یا جنابعالی قصد مزاح نابجا داشته
اید؟
در آخرین شوخی سئوال فرموده
اید: کدامین اصل
دموکراتیک یا قاعده عقلی تجویز می کند که ضرورتا و باید در هر انتخاباتی با هر
شرایطی شرکت کرد؟
این قلم نمی داند شما به
عنوان سخنگوی یک جریان پوینده اصلاً در موقعیت طرح سئوال آن هم بعد از یک ماه و
بعد از اینکه "آقای ذوالنور در قم رای نیاورده اند"، "وحدت اصول
گرایان حول آقای مهدوی کنی و یا آقای
مصباح شکل نگرفت". "تمام سعی آقای حداد و دوستانشان برای حذف علی مطهری
با شکست روبرو شده" و "هیئت رئیسه "رویائی" اقای مصباح 100%
با شکست روبرو شده" و "آقای خاتمی و بخش قابل توجه از دوستان اصلاح طلب
در دور اول انتخابات شرکت کرده اند" و "اقدام شجاعانه دکتر خزعلی برای
شکستن طرح حذف علی مطهری به بار نشسته" ، چه جای طرح داشته است؟
واما امروز 17 خرداد 1391
1-
مذاکره کنندگان نماینده جناح حاکم، نه می خواهند،
نه می توانند و اگر بخواهند هم از شجاعت لارم برخوردارند که این مذاکرات را به نفع
مردم ایران "مدیریت" نمایند.
2-
مذاکره کنندگان 1+5 باید مطلع باشند که تا زمانی که
با "نمایندگان مشروع مردم رنج کشیده"، طرف مذاکره نیستند، هر گونه "تحریم
غیر مالی جناح حاکم" و "اقدام
نظامی علیه ایران" از کوچکترین منطق دیپلماسی بین المللی بر خوردار نخواهد بود!
3-
این بر "مطالبات بر حق" مردمی نیست که
بخواهد اثبات نماید که "برانداز" نیست بلکه این جناح حاکم و کودتا کرده
است که باید اعتراف کند هر آنچه داشته برای سرکوب "حداقل مطالبات مردم"
خرج کرده و قادر به خدشه به آن نبوده است.
4-
رفع حصر از رهبران، آزادی زندانیان سیاسی و دراز
کردن دست نیاز برای مدیریت صحیح مذاکرات هسته ای و مدیریت اقتصاد و بحران های
اجتماعی مثل اشتغال،تعطیلی واحد های تولیدی، اعتیاد، تصادفات جاده ها، چک های برگشتی،طلاق
، فقر، فحشا و... حداقل کاری است که جناح حاکم "قبل از اینکه خیلی دیر شود" می تواند
انجام دهد وباید انجام دهد!
نکته آخر اینکه مذاکره
کنندگان کشورهای 1+5 با هوشتر از آن هستند
که به جناحی از حکومت در ایران "اعتماد" نمایند که نه تنها به دنیا و نه
تنها به مردم و مطالبات بر حق مردم ایران "دروغ " می گویند. «حتی به
"خودشان "هم دروغ می گویند.»
«جماعتی که "خود گوید و خود خندد"»!
No comments:
Post a Comment