Sunday, May 27, 2012

سیرک "حاکمیت" در "ایران امروز" و پرده آخر نمایش، دیو و دلقک




دلقک کریه، بی ادب و ... سیرک که در نقش "دولت مستقر" در صحنهء امروز بازی می کند، عملاً "شورش را در آورده" و به معنی کامل کلمه "شلتاق" می کند. از انگشت رساندن به دختران برزیلی گرفته تا بی احترامی به "دیو اعظم" ، از تاخیر در دادن بودجه سالیانه به "مجلس" تا افتتاح پروژه "انتقال آب شیرین؟! به کویر از دریای خزر، از کتمان دزدی دوره شهرداری(300 میلیارد تومان)، دفاع از دزدی بیمه ایران و مشتی اختلاس های 3000 هزار میلیاردی، تا "معرفی طرح "مهر ماندگار" به فرماندهی - دزد طرح اتاق جان پناه زلزله- (وزیر سالها عقب راندن  صنایع در دولت نهم و دهم) و سر آخر... با نفس کش طلبی در جزیره ابوموسی برای تخریب روند مذاکرات هسته ای در بغداد.

سیاهه "شلتاق" آقا دور و درازتر است و هر جزئی از "این فیل" در نیمه روشن صحنه، بخشی از زندگی فرد فرد شهروندان را به "سخره" گرفته است.


 تماشاچی های صحنه اما با "حیرت و لبخند تمسخر" به صحنه چشم دوخته اند.

 آن ها می بینند که "خط دایره ای" که دلقک به دور حریم "دیو " کشیده است، در حد تو بودی در سال 88 تقل...، بگم بگم چقدر پول نفت رو بردی خارج و... بگم بگم ... اینهمه سند دارم ...12000 تا ...روکنم...روکنم و...  "چه حصار حقیری دارد".(قهقهه حضار)

شهروندان، اما بیشتر از همیشه خود را از این صحنه پایانی دور نگهداشته اند. آنها دیگر فریب "ذلقکی و دله بازی" دارو دسته "دروغگویان" را "نمی توانند بخورند.چرا؟...

برای اینکه وقتی، پس از قرنی خیانت رهبران و سرکوبی دلسوزان، به "فاجعه" نگاه می کنند. حتی بسیار و بسیار بیشتر از آنچه دلقک می گوید، "بگم بگم" دارند.

در سالهای اخیر و "شلتاق بازی های دیو و دلقک" بیشتر از همیشه به زندگی وحقوق روزمره آن ها ، حتی در خلوت خانه و رختخوابشان،  "تجاوز" شده و میشود. شهروندان هزار بار بیشتر از آنچه "دلقک" بخواهد و یا بتواند "روکند"، سند "حماقت و خیانت" در اختیار دارند.

"جهل" به وجود "شعور و نجابت" نزد شهروندان، آن چیزی است که امر را بر "دیو " مشتبه کرده و آن شده که خود را با شعر بازی و خواب زده گی مشغول نشان میدهد.

***

"صحنه آخر" و "بازی آخر" سیرک با حضور "دلقک" است.

 دو گزینه در پیش است:

یا "دیو  متوجه میشود!! که تماشاچی ها "سند و مستند - هزار بار- بیشتر ازآنچه دلقک می گوید  نشان خواهد داد" را دارند و طلسم "حقارتش" را می شکند!! و سر بر تمنای مردم میسپارد- چنان که سالهاست، در جای جای جهان زندگی به همین روال جریان داشته ودارد.

ویا " این دلقک شلتاق کار" صحنه و سقف و کاخ "دیو " و القصه ..."چادر سیرک" را بر سر خود و دیو و تماشاچی های مبهوت این همه حماقت پایین خواهد کشید!!

باید منتظر بود و دید که سیرک حاکمیت در "پرده آخر" می ماند و می ریزد؟!  ویا با فراخواندن "کارگردان منتخب و مطلوب تماشاچی ها" فردا روز هم "نمایش حیات دوباره" را، شاهد خواهد بود.

واما پایان این روایت:
"چنان نماند و چنین نیز نخواهد ماند".
7 خرداد 1391

   

No comments:

Post a Comment