دادگاه امیر منصور آریا «هیاهوی بسیار برای هیچ»
آیا ما ملتی «تعارفی» هستیم ، یا سر خود در برف کرده ایم و
یا «می دانیم و نجابت» می کنیم؟
قوه قضائیه ایران خواب است یا خود را به خواب زده؟
موضوع اختلاس 3 میلیارد
دلاری در پرونده ای که به «امیر منصور آریا» شناخته می شود. حسب گزارش های غیر
مستقیم «مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی» مشت نمونه خرواربحران اختلاس (47 میلیاردی) بوده
ونشانگر «شخصیت اقتصادی، شخص احمدی نژاد» و تیم همراه اوست. چه کسی در ایران امروز
در مسیر مبادلات اقتصادی قرار داشته و به این مهم «ناآکاه» است؟(فعالین اقتصادی که
جای خود دارند.)
برای صاحب این قلم «امیر
منصور آریا» یک رقیب اقتصادی محسوب می شود. رقیبی که در زمان نه چندان دور طرف
معامله ای بوده که به خاطر«احساس زرنگی و غرور ناشی از وصل بودن به ساختار قدرت
سیاسی » در قدم اول با شکست روبرو شد. تفاوت اصلی در نظرگاه اقتصادی فی ما بین دو
طرف بود. یک طرف از هرگونه دروغگوئی در معاملات پرهیز داشته «استفاده از رانت های
حکومتی را سمی مهلک برای اقتصاد عقب نگهداشته شده در میهن می دانست» و طرف دیگر
«دروغ و رشوه و ارتشاء را تنها راه ادامه حیات اقتصادی».
واضح و مبرهن است که در
دیدگاه تنگ نظرانه و «کوته بین»، حق با
آقای امیر منصور آریا بوده باشد چرا که ایشان موفق به برهم زدن «افتضاحی به این
بزرگی» شده و طرف دیگر در این سالها از دوست وآشنا و بویژه «مسئولین اقتصادی بر
سرکار» مرتب سرکوفت خورده که « توکه خوب
می چری پس دنبه ات کو؟»
شکرانه بجا می آوریم که «فساد
و تباهی حاکم» بر جسم و جان بسیاری از فعالین اقتصادی« تاخت »و اما بر بزرگی روح و
اندیشه شان نتوانست گزندی بزندو بزودی مجبور خواهد شد، در مقابل عظمت تاریخی
«راستی ودرستی و عشق به انسان ایرانی» نزد فعالین اقتصادی زحمتکش میهن، نه تنها سر
تعظیم فرود آورد، بل آنکه به زانو درآید.
واما این نوشته را به
امیر منصورهای آریا ، سربازان «جبهه کار» که با «خود فروشی» در مقابل «اصحاب قدرت»
بزرگترین ضربه را بر پیکراقتصاد نحیف ایران وارد کرده اند. با عشق و احترام و صد
البته «تقاضای بخشش» از وجدان های بیدار ایرانی می نویسم.
واقعیت این است که
رفتارهای اقتصادی تیم احمدی نژاد در به نابودی کشاندن جزء به جزء اقتصاد ملی دیگر
بر کسی پوشیده نیست. واقعیت این است که گذاشتن چوب در چرخهء همهء موفقیت های
اقتصادی این کشور«درست از تیر ماه 1384» و با فرمان رئیس جمهور انتصابی صورت گرفته
و سیستم قضائی،مجلس و حتی ارکان بالاتر حکومت، سالهاست زحمت «پوشاندن اسناد خطاهای
انجام شده» را به «زحمت» بر عهده گرفته و انجام می دهند و این نکته ای نیست که بر
فعالین اقتصادی و حتی برای آنان که از دور دستی بر این آتش داشته اند، ناشناخته
باشد.
هنوز زود است که «مدعی
العموم» جرات ابراز «جنایت یا خیانت»های انجام شده را پیدا کند. «سیستم» به مثابه قمار
بازی که «هست و نیست» خود را بر سر قمار «انتصابی نا به حق» باخته، هنوز بر این
باور هست که بر سر «طاس» بعدی امید «بردی» هست؟! وترس «تنبه توسط مردم و افکار
عمومی» «عقل دست اندرکاران» را ضایع نموده.
آنها هنوز به این حد ازشعور نرسیده اند که مردم
ایران در صورت «اعتراف به گناه و باز کردن میدان برای اصلاح امور»، بزرگوارتر از
آنند که رحمت شان را از توبه کردگان دریغ دارند.
ولاکن این نوشته بر آن است که یک بار دیگراین
فرصت به «اصحاب فتنهء انتصابات اگر نه
خائنانه بل احمقانه» داده شود که راه نجات «دنیای آقایان» از اعتراف به «نادانی»
می گذرد و باز تاکید کنیم که با داغ و درفش و احکام مشعشع مفسد فی الارض برای تیم
محکومین پرونده «امیر منصور آریا» مفری برای گریز آقایان باز نخواهد شد. بلکه جرم
آنها را فزون خواهد نمود.
20 اردیبهشت 1391
No comments:
Post a Comment