Thursday, July 5, 2018

زنجیره موفقیت های نئوکانیسم و ارتجاع را سرِ باز ایستادن نیست؟! - 1

مقدمه:  تصمیم برای بازنشستگی قاضی آنتونی کندی از دیوان عالی ایالات متحده آمریکا، مهمترین خبر برای جامعه آمریکا و به تبع آن برای تمدن بشری محسوب می شود. این تصمیم هبچ شکل و قواره تصادفی ندارد! موضوعی کاملاً دستساز است و بدرستی تمامی شاخک های حسی جامعه مدنی در آمریکا را حساس کرده است.
سئوال مقدماتی این است که آیا این حساسیت افکار عمومی نسبت به ”مهندسی تاریخِ نسل آتی در ایالات متحده“، می تواند باعث عاملی برای جلوگیری از دسیسه ای باشد که علیه آنها تدارک دیده شد است؟ «سئوالی که در خوشبینانه ترین حالت جواب آن منفی است.»
واقعیت این است که بزرگترین اقتصاد و دمکراسی دنیا در حال حاضر: - رئیس جمهوری دارد که 3 میلیون رای کمتر از رقیب مستقیم خود داشته و علیرغم این واقعیت رئیس جمهور ایالات متحده است. (با مجموعه ای از عقب ماندگی و خودشیفتگی افراطی)  - 49 نماینده اقلیت مجلس سنا، نسبت به 51 نماینده اکثریت مجلس دارای حداقل 40 میلیون رای بیشتر (از آن اکثریت در مجلس سنا) دارند.
صورت مسئله چیست؟ در نگاهی کلان به تاریخ 40 سال اخیر در تاریخ جهان، زنجیره موفقیت های محافظه کاران و نئو کنسرواتورهای انگلیس و آمریکا (که بنظر من از بازدید مارگارت تاچر و رونالد ریگان در دهه هفتاد از تهران کلنگ رده شده است.) بطور مرتب در حال بافته شدن بوده است.
آنها موفق شدند با استفاده از حلال اسلامی، اتحاد جماهیر شوروی را به فروپاشی بکشانند. سلطه بلامنازع بر منطقه خلیج فارس را با نصب فرمانداری استعماری در روسیه و کشورهای اقماری شوروی سابق تکمیل نمایند و دوران مهمی از رشد و توسعه بین المللی را کند، متوقف و حتی عقب برانند.
این زنجیره با کسب موفقیت در طرح خروج انگلیس از اتحادیه اروپا (برگزیت) و انتصاب رئیس جمهور نژادپرست و خود شیفته در ایالات متحده و ترویج نژادپرستی راستگرایانه در کشورهای اروپایی همچنان راه به ناکجاآباد عقب کشاندن تمدن بشری را باز نگهداشته است. دیکتاتورهای خرد و بزرگ را در کشورهای مختلف بر سرکار می آورد و ... قلب و تقلب در تخریب همه دستآوردهای دمکراسی در جهان چندقطبی شده را به خدمت گرفته، صفوف ترقی خواهی را - حداقل از منظر سیاسی - وادار به عقب نشینی میکند.
از مشخصه های اعمال حکومت این زنجیره حداقل همین را داشته باشیم که در زیر سلطه این نگرش، به جهان معاصر، هیچ درگیری منطقه ای تمام نمی شود. کشورهای درگیر با جنگ های خانمانسوز، به صلح پایدار نمی رسند و شخصیت های اقتدارگرا مثل پوتین، اردوغان، بشار اسد و یا خمینیسم در ایران، حتی یکقدم عقب نمی نشینند.
چرا باید به این زنجیره و موضوع پرداخت؟ وقتی دولت آمریکا برای تاریخ صفر شدن صادرات نفت ایران تاریخ تعیین می کند. (4 نوامبر 2018) و این مهم را بعد از افتضاح تجربه نفت در برابر غذای عراق که یکی از زشت ترین جنایات قرن را باعث شد! پیش می کشد. هیچ معنی دیگری به غیر از قصد تاثیر لحظه ای بر عرصه سیاست زدگی در نوامبر 2018 ندارد.
نوامبر 2018، مهمترین خبر در سطح بین المللی و منطقه ای کدام است؟ چرا باید دونالد ترامپ از ”آنتونی کندی“ بخواهد چند ماه مانده به نوامبر 2018 خود را بازنشسته بکند؟ سایر همراهان و هم تیمی های دونالد ترامپ و جماعت ”برگزیتی“ برای نوامبر 2018 - دیگر - چه نقشه هایی چیده اند؟ و...
جواب همه سئوالات بالا، از نظر من،  - تمرکز روی پوپولیسم معیوب!  - دو قطبی سازی افراطی!  - درگیری های لحظه ای!  - ترور!  - و موشک پراکنی!  برای تاثیر گذاشتن بر انتخابات نمایندگان در ایالات متحده است.  (همان راه و روشی که در سال 2014 با گسترش داعش در سوریه و عراق شروع کردند و با ویرانی و کشتار جنایت بار در کوبانی به بی اعتبار کردن اوباما و پیروزی در انتخابات مجلس در ایالات متحده منجر شد.)
جمعبندی: «روزهای مهمی در تاریخ بشر در حال وقوع است. 40 سال تسلط بلامنازع ارتجاع تاریخی بر منطقه خاورمیانه و غارت منابع ثروت ملی ملل منطقه، هوس ادامه روش های نئولیبرالی، نئو محافظه کاران را بیشتر از هر وقت دیگری برافروخته است. کوتاهی بزرگی خواهد بود که اجازه داده شود، آرمان ها و آرزوهای چند نسل آینده هم در شهوت این هوس بسوزد.»  - این بررسی و رصد تحولات آتی را ادامه خواهم داد.
(پنجشنبه 7 تیر 97)

No comments:

Post a Comment