در خصوص "یادداشتی"
که با این موضوعِ نوشته شده بود که «حاکمان ایران در مقام آزمونی– خود خواسته – قرار گرفته اند که نتیجه آن"مردودی" است و "جنبش و جوانان سبز" در هفته آتی این حاکمان را به سُخره خواهند گرفت.» دوستی سئوال کرد، بر پایه کدام زمینهء عینیِ حضور به
آنچه نوشته شده می توان "یقین" داشت؟
از ایشان درخواست کردم عینیت
نقش "هوا" و "نیروی جاذبه" را به ما نشان دهند! و به لبخندی از
این مباحثه گذشتیم!
واقعیت این است که در برآورد
و نشان دادنِ بزرگترینِ "حقایق" و "واقعیت ها" که از حجمِ ظرفِ
ذهنی ما بزرگتر هستند همیشه این مشکل وجود داشته و خواهد داشت که زبان "واحد
های اندازه گیری خرد" قاصر هستند. "واقعیت" های خیلی روشن و واضح
را در بیشتر مواقع از "آثار" متراتب از آنها می توان دید و اندازه گیری
کرد.
در خصوص حضور "جنبش سبز"
و "اجلاس سران" - از 5 تا 10
شهریور - که با تمام ظرفیت در خدمتِ مطالبات
مردم ایران هدایت خواهد شد. نیز، صرفاً از نشانه های جانبی می توان به اعمال
مدیریت سبز یقین یافت. اشاره به برخی از این نشانه ها خارج از لطف نخواهد بود:
1- دولت
مستقر در نظر داشت برای این اجلاس ساختمان و امکانات بر گزاری در جزیره
"کیش" تدارک ببیند. چه شد؟
2- دولت
مستقر در نظر داشت برای این اجلاس ساختمان و امکانات بر گزاری در شهر "اصفهان"
تدارک ببیند. چه شد؟
3- اینکه
برقراری امنیتِ(؟!) شهر تهران را بر عهده سپاه اعلام کرده اند. یعنی چه؟
4- تعطیل
کردن ادارات دولتی و تمام فعالیت های اقتصادی برای خلوت کردن شهر و تهدید های لفظی
- از سخنرانی های نماز جمعه و مصاحبه های رادیو تلویزیونی - و تحدید های عملی - گشت ها و ایست و بازرسی های
ایذائی در سطح شهر و از قبل از سوم شهریور – را، به حسابِ کدام نگرانی از "عاجز" بودن در کنترلِ چه اموری، می توان نوشت؟
5- و...
واقعیت این است که با درخواستهایِ طرح شده از طرف "دکتر محمد ملکی" که در "کلمه" به
"کلمه" در هماهنگی با صدها نامهء فعالین سیاسی، اجتماعی و نخبگان ایرانی خطاب به :
الف) سران کشورهای غیر متعهد
شرکت کننده در اجلاس،
ب ) دبیر کل سازمان ملل،
ج ) آقای مرسی رئیس جمهور
مصر،
نگاشته شده است. خطِ شیارِ
مسیرِ هفتهء آینده از تاریخ ایران ترسیم شده است. و افکار عمومی دنیا و شهروندان
کشورهای غیر متعهد و مردم رنج کشیده ایران، تشنه دریافت جواب برای سئوالات منطقی و
تاریخ سازِ طرح شده هستند.
در "جواب" و یا "بی
جوابی" به این سئوالات تنها یک فضیلتِ آشکار وجود دارد. اینکه جنبش سبز مردم
ایران که « خود "تمامیتِ" حیات
سیاسی، اجتماعی در ایران است » «تسلیم صحنه گردانی خطرناک "سرکوب" ،
"اشوب" و "جنگ طلبی" حاکمان نیست» و می تواند خواسته های
مشروع خود را " مدیریت " کرده، در این برهه از تاریخ، بر نقش هدایتی خود در "منطقه" و جنبش های آزادی خواهی و توسعه طلبی، "استوار"
باشد!
«این یادداشت بر اساس آموزه
های «دکتر محمد ملکی» در نامهء خود به سران شرکت کننده در اجلاس "تهران"
نگاشته شد و به ایشان که «کار صدها صد هزاران تیغه شمشیر» را با قلم به ما
آموختند، تقدیم می شود.»
شنبه 4 شهریور 1391
No comments:
Post a Comment