Friday, April 27, 2012

لاجرم یعنی لابد است و باید انجام شود


جناب آقای سید مجتبی واحدی
با سلام،  ضمن تشکر از قدر شناسی در هر بند از نوشته گرم و صمیمی تان در مطلب منتشره در «گویا نیوز» و تشکر از اعلام آمادگی مشتاقانه برای روشن ساختن ابعاد دعوت جناب آقای دکتر خزعلی برای حضور در انتخابات میان دوره ای تهران موارد ذیل با توجه به ذیق وقت و اهمیت بسیار چشمگیر مشارکت جنابعالی و دوستان خارج از کشور، در پیش برد برنامه هفته آتی به تفکیک «موضوعی» به استحضار می رسد. امید است با کنترل مطلب با جناب آقای دکتر خزعلی وظایفی که برای جنابعالی و اپوزیسیون خارج از کشور در نظر گرفته شده است را در اسرع وقت عملیاتی بفرمایند.
و اما موضوعات مطرح به ترتیب پاسخگویی به سئوالات از آخر:
فرض یقین این است که آرای ریخته شده در صندوق ها اصلاً شمرده نخواهد شد.(اگر اشتباهاً این آرا شمرده شودنیز چیزی از دست نرفته است.)
فرض محتمل این است که آقای « علی مطهری» در طی هفته جاری از هرگونه حمایت «تک رای» دکتر خزعلی برائت خواهند جست و در این حالت معنی تاکتیک و استراتژی اعلامی دو صد چندان خواهد شد.
فرض محتمل دیگری هم وجود دارد و آن این است که با توجه به مخالفت جدی آقای حداد و دوستان ایشان برای حضور «علی مطهری» در لیست اصولگرایان متحد – که حتی باعث کم رنگ شدن نقش وحدت آفرین؟! آیت الله مهدوی کنی در ایجاد وحدت در میان اصولگرایان شد. حتی در صورت رای آوردن آقای علی مطهری در دور دوم- مشابه آنچه در دور اول اتفاق افتاد – نام ایشان در لیست انشاء نوشته شده قبل از 12 اسفند هم نباشد و اعلام نشود.(این مهم با فرض عدم دعوت دکتر خزعلی هم و جود داشته و هنوز وجود دارد.)
و ما قبل از آخر:
حدود «8 ساعت» از انتخابات 1388 (سه سال گذشته ) تاکنون در روز 15 اردیبهشت، دولت مستقر مجبور به تامین امنیت شهروندانی است که در حوزه های رای گیری حضور خواهند یافت و هر چه حضور شهروندان در حوزه ها که می تواند وباید از انتخابات دور اول که با «ضریب 2» و تمام ضرب تمنای «مصادره به مطلوب کنندگان جمهوری اسلامی در تهران دومیلیون سیصد هزار نفر اعلام شده است» بیشتر باشد. معنای مورد نظر دکتر خزعلی پر رنگ تر خواهدشد.
فرض یقین این است که علیرغم وجود شناسنامه در جیب شرکت کنندگان در نمایش «خیابانی انتخابات» همه معترضین مایل به دادن آن «تک رای» به علی مطهری نباشند!! ولیکن محتمل است که بخشی از شرکت کنندگان در کاروان های اعتراضی به اصل «دروغگو نبودن» و «تنها صدای معترض» بودن ایشان رای هم بدهند. و فرض محتمل دیگر آنکه هر آینه کسانی از معترضین نیز ممکن است به دلایل کاملاً شخصی به هر کدام از کاندیدا های باقی مانده برای دور دوم – محجوب ، جلودار زاده، توکلی ، کاتوزیان (اگر استعفا نداده بود)و ... نیز رای بدهند.
توجه داشته باشید در سناریو از قبل نوشته شده هیئت رئیسه ای که اصلاً انتظار آن را – حتی شمای اپوزیسیون خارج از کشور هم نمی توانید تصور نمائید- چیده شده که در آن از علی لاریجانی، باهنر ،توکلی و...نیز خبری نخواهد بود.
و اما تحلیل مورد انتظار جنابعالی و دوستان که فکر می کنند «ضربه ای چیزی بر سر مبارک دکتر خزعلی» وارد شده است:
-         شرایط بین المللی به شدت تحت تاثیر بحران اقتصادی در جهان سرمایه داری و انتخابات پیش رو در آمریکا حاد و حساس است.
-         برای جنگ طلبی و بر هم زدن قواعد بازی از طرف جمهوری خواهان آمریکا که به شدت به پیروزی بر اوباما نیاز فوری دارند هیچ گونه «محدودیتی» نمی شود قائل شد.- یاد آوری می شود حمله نا کام ارتش آمریکا در دوره کارتر به صحرای طبس و گروگان گیری که به مهمترین عامل پیروزی ریگان در انتخابات و در رقابت با کارتر «محبوب» در آن سال ها منجر شد-.
-         برای جناج جنگ در اسرائیل هم انگیزه کافی برای کمک به جمهوری خواهان برای شکست «اوباما» در این انتخابات وجود دارد.
-         در میهن ما هم قواعد بازی یکی پس از دیگری بر هم زده می شود. بخش قابل توجهی از جناح های «مصادره کننده جمهوری اسلامی» برای تداوم سیاست های «غلط و نامربوط» به جنگ در منطقه نیاز دارند و در این مسیر از هیچ اقدامی کوتاهی نخواهند کرد.
فاز اخیر یعنی حذف حتی «علی مطهری ها» از مجلس ، بی اثر کردن همه مراجع مذهبی، خنثی کردن حضور آقای هاشمی و... موضوعات بسیار متنوع دیگر که در این مقال نمی گنجد. در شکل گیری بدبختی و جنگ در منطقه و عقب کشیدن تاریخ به یک دوره عقب تر در حال انجام است.
سمفونی مرگ و ناقوس جنگ نواخته شده ...
با این همه برنامه که برای ما و حتی «میزبانان شما» ریخنه شده چه باید کرد؟
آنچه از معترضین به شرایط حکومت «نادانی» در اقتصاد و سیاست کشور و «مبارزان صف اول تمدن بشری» در ایران بر می آید حضور «بی دریغ» برای خنثی کردن همهء سناریو های «جنگ طلبی» است که با «حضور موثر مردم در صحنه» ممکن است. فرصت 15 اردیبهشت شاید تنها فرصت باقی مانده است. حضور میلیونها تهرانی و رصد این حضور توسط خبرگزاری های خارجی و داخلی و تمامی «شما عزیزان» که با «سرمایه و اعتبار جنبش سبز» در استودیو های خبرگزاری های مترقی می توانید حضور داشته باشید، می تواند نقش آخرین تیر «آرش» را در این مقطع از تاریخ بازی کند. حتی یک ساعت از فرصت باقی مانده را نباید از دست داد!!

شاید سئوال بفرمائید که موضوعی به این اهمیت چرا زودتر مطرح نشده است، در این خصوص دو اصل اساسی می بایستی منظور گردد.
1-      در  پست نوشته های متعدد و در سایت دکتر خزعلی که مورد اعتراض اپوزیسیون «بالاترین نشین» واقع شده، موضوعات به جزء اشاره شده و لی خوانده نشده.
2-      انتظار میرفت در خواست قبول نقش و حضور فعال در این فراخوان و از طرف ایرانیان خارج از کشور به صورت داوطلبانه و پس از لمس موضوع صورت گیرد. چرا که بدون این پیش نیاز قرار بود در چمبره بحث های نظری فرصت اقدام ضروری از دست برود.
ضمن تشکر مجدد از ادبیات دوستانه شما در نگارش «سئوال گونه» از آقای دکتر خزعلی، جوهره آنچه باعث می شود یک مرتبه و بصورت نا غافل «سید محمد خاتمی در انتخابات شرکت کند» و یا «دکتر خزعلی پس از اعتصاب غذای سنگین و نفس گیر با شور غیر قابل باور، برای برخی از دوستان اپوزیسیون، همهء آبروی چندین ساله را به یک ضرب خرج کنند»، در این نوشتار آمد.
به استناد آنچه از آخر بازی آورده شد. در روز 15 اردیبهشت 8 ساعت «لاجرم» برای ساختن تاریخ در پیش است. ماموریت شما و دوستانتان در خارج از کشور با رسانه هائی که در اختیار دارید!! دعوت از مردم در تهران است که در این کارناوال، حضور چند میلیونی «مسالمت آمیز» بدون درگیری و «چشمگیر» داشته باشند و «رصد بین المللی» این حضور هر چه با شکوهتر و در مقابل چشمان جهانیان وظیفه بعدی شما خواهد بود.
دنیا در مقابل این اقدام هوشمندانه  در خنثی کردن «جنگ طلبی» مدیون «ایرانیان » خواهند بود.
(نظرات تکمیلی و حتی نقد اساسی این دیدگاه مورد نیاز فوری است و منتظر آن خواهیم بود.)
8 اردیبهشت 1391





No comments:

Post a Comment